داستان معجزهوار دفن علامه طباطبایی(ره)
آقای مولایی گفت: من عرض کردم اینجا بتون است. من مخالفت کردم و
گفتم: ببینیم چرا صدا می کند. دیدیم آجرهای بزرگ است. برداشتند، در این وقت
با کمال شگفتی دیدیم یک قبر آماده و ساخته آن جا هست بدون این که ذره ای
چیزی از استخوان و غیره در آن باشد
برای ما که وجود معصوم را از نزدیک نچشیدهایم، تصور انسان کامل،
مُحال نه، اما سخت است. مطالعه زندگی برخی انسانهای در دسترس که تا مرز
عصمت رفتهاند، ما را به آستانه درک حقیقت امام معصوم، نزدیکتر میکند.
علامه طباطبایی(ره) صاحب تفسیر وزین المیزان، از این دست آدمهاست. کسی که
معصوموار زیست و معجزهوار بدرود حیات گفت.
درباره حیات این ابرمرد علم و عرفان، بسیار گفته و شنیدهایم. امروز اما حکایتی ناب بشنویم از مماتش.
این
حکایت را، مورخِ اهل تدقیق در تحقیق، رسول جعفریان در کتاب مقالات و
رسالات تاریخی (دفتر چهارم)، از زبان حجت الاسلام محمد حسین اشعری فرزند
مرحوم آیت الله علی اصغر اشعری قمی - از همدرسان امام راحل – اینگونه
آوردهاند:
حادثه تاسف بار زلزله استان کرمانشاه
داستان معجزهوار دفن علامه طباطبایی(ره)
ره ,طباطبایی ,علامه ,حیات ,اشعری ,امام ,طباطبایی ره ,علامه طباطبایی ,داستان معجزهوار ,دفن علامه ,معجزهوار دفن
درباره این سایت